ویل دورانت
ویلیام جیمز دورانت (۱۹۸۱-۱۸۸۵) دانشآموخته فلسفه، زیستشناسی و تعلیم و تربیت است که از دانشگاه کلمبیا دکترای فلسفه گرفت. او از برجستهترین تاریخنگاران معاصر است که در کتاب تاریخ تمدن خود، از آثار همه تاریخنگاران جهان، از پدر تاریخ یعنی هرودوت تا آرنولد توینبی، بهره برده است و روش جدیدی در نگارش تاریخ ایجاد کرده است که در آن به جای توجه به سیر تمدن بشری به عوامل سازنده تمدن در طول تاریخ توجه ویژه داشته است. آریل دورانت (۱۸۹۸-۱۹۸۱) همسر و همراه ویلیام جیمز دورانت در نوشتن تاریخ تمدن و باقی کتابهایش بوده است و به همراه ویل دورانت برای کتاب دهم مجموعه تاریخ تمدن » برنده جایزه پولیتزر شد.
زندگینامه ویلیام جیمز دورانت ویلیام جیمز دورانت، در ۵ نوامبر ۱۸۸۵ در نورث آدامز منطقهای در ماساچوست به دنیا آمد و از دوران کودکی انسانی پرکار بود. پدرش در اینباره گفته است: شاید هنگامی که من هنوز در خواب بودم، سر کار میرفت و شب که باز من به خواب رفته بودم، برمیگشت. او همیشه سختکوش بود. کاهلی و تنبلی او را به یاد ندارم.» در رشتههای فلسفه، زیستشناسی و تعلیم و تربیت در دانشگاههای مختلف تحصیل علم کرد و سرانجام در سال ۱۹۱۷ از دانشگاه کلمبیا دکترای فلسفه گرفت و یک سال در همان دانشگاه ماند و فلسفه تدریس کرد. ویل دورانت زمانی که در سیتون هال زبان لاتین و فلسفه را یاد میگرفت، صرفا جهت کنجکاوی تاریخ میخواند. عشق او به تاریخ او را به سوی این رشته سوق داد. او از آغاز تمدن بشر تا زمان خودش را مطالعه کرد و جالب است بدانید با اینکه بزرگترین تاریخدان زمان خودش بود اما هرگز در رشته تاریخ دکترا نگرفت. ویل دورانت، در کنار علمآموزی آرزو داشت کشیش شود، ولی با مطالعه کتاب اخلاق نوشته اسپینوزا ، از این آرزو دست کشید و شیفته فلسفه شد. هنگامی که هم تحصیل میکرد و هم درس میداد، با دوشیزه آریل که از شاگردان باهوشش بود، ازدواج کرد و کتاب تاریخ تمدن را به کمک همسرش، آریل، به پایان رساند. آنها تا آخر عمر در کنار هم بودند. دورانت درابتدای امر، مدیر دانشگاه لبورتمپل در نیویورک بود و در بخش فلسفه، استاد دانشگاه کالیفرنیا بود، و همان زمان کتابی با عنوان تاریخ فلسفه نوشت. هنری توماس در کتاب بزرگان فلسفه یک فصل را به او اختصاص داده است و در آنجا میخوانیم: بزرگترین کار ویل دورانت در فلسفه این بود که افکار پیچیده فلسفی را به زبان ساده بیان کرد. او فلسفه را، که دور از دسترس مردم عادی بود، به خانههای آنها برد و آن را برای همه قابل فهم کرد.» ویل دورانت از سال ۱۹۲۷ تصمیم گرفت نوشتن تاریخ تمدن جهان را به طور جدی پیگیری کند. ویل و آریل برای نوشتن هر جلد از این کتاب، با توجه به موضوع آن و جایی که باید تاریخ آن نوشته شود، به آن نقطه جغرافیایی سفر میکردند. آنها با یکدیگر و همراهی فرزندشان در سال ۱۹۳۰ رهسپار سفر دور دنیا شدند و مصر، خاور نزدیک، هندوستان، ژاپن و سایر سرزمینهای خاور دور را از نزدیک دیدند. بار دیگر در سال ۱۹۳۲، به گشت و گذار در ژاپن و منچوری، سیبری، روسیه، لهستان رفتند. این سفرها کمک بسیاری کرد به نوشتن کتاب مشرق زمین، گاهواره تمدن که در سال ۱۹۳۵ منتشر شد. این نخستین جلد از مجموعه کتابهای تاریخ تمدن بود. پس از آن، آریل و ویل رهسپار سفرهای بسیار دیگری به اروپا، خاورمیانه و خاور دور شدند و از تابستان سال ۱۹۴۸ به مدت شش ماه در ترکیه، عراق، ایران و اروپای شرقی مسافرت کردند. دورانت در آغاز کتاب تاریخ تمدن خود که از شرق باستان آغاز میشود و سرانجام با عصر ناپلئون به پایان میرسد مینویسد:میخواهم تاریخی پیرامون تمدن بنویسم و با کمترین جا، بیشترین مطلب را درباره سهم نبوغ و کارمردان بزرگ به میراث فرهنگی بشر بیان کنم.» ویل دورانت در اصل به تاریخ به عنوان یک علم مجرد نگاه نمیکرد ، بلکه تاریخ را همواره با تأثیر عاملهای دیگر بر روی آن در نظر میگرفت. او در کتابی با عنوان درسهای تاریخ که در سالهای پایانی زندگی خود و پس از پایان یازده جلد کتاب تاریخ تمدن تألیف کرد، تأکید میکند که تاریخ ملتها باید با توجه به پدیدههای علمی جدید، مانند زیستشناسی و همچنین نژاد، اخلاق، اقتصاد، فلسفه، شیوه حکومت، مفهوم پیشرفت، جغرافیا و عنصرهای دیگری که در ساختار تاریخ بشریت مؤثرند، به نگارش درآید.
زندگینامه آریل دورانت آریل دورانت با نام اصلی چایا در دهم مارس ۱۸۹۸ در پرویسکوروف متولد شد. مادر او زنی جسور و پرخاشگر به نام اثل اپل کافمن و پدرش مردی آرام و ملایم به نام جوزف کافمن بود. محل تولد او منطقهای در ناحیه کامنتس در اوکراین غربی بود بخشی از سرزمینی که کاترین دوم در سومین تقسیم لهستان آن را تصرف کرد. این منطقه مدام دستخوش جهودکشی و حملات قزاقها بود. نام او را چایا گذاشتند به معنی زندگی که در زبان انگلیسی به آیدا تبدیل میشد و ویل سالها او را پوک صدا میکرد ، این نام را از یکی از داستانهای پریهای رمنده شکسپیر گرفته بود؛ اما در زندگینامه خودنوشتش، گذار، او را آریل خواند. آریل واژهای عبری است به معنای فرشته یا ملک هوا. خانوادهاش سال ۱۹۰۰ به انگلستان و یک سال بعد آمریکا مهاجرت کردند. آریل سه خواهر بزرگتر داشت به نام های سارا، ماری و فلورا. او سه برادر هم داشت هری، موریس و مایکل. فلورا بعدها همراه و دستیار آریل شد و با ویل و آریل به کالیفرنیا رفت و در کنار آنها به زندگیاش ادامه داد. زمانی که آریل در مدرسه مدرن فرر در شهر نیویورک دانشآموز بود همسر آیندهاش، ویل، را ملاقات کرد. ویل دورانت که در آن زمان معلم آریل بود و از سمتش در آن مدرسه استعفا داد تا بتواند با آریل ازدواج کند. در زمان ازدواجشان یعنی ۳۱ اکتبر ۱۹۱۳ آریل تنها پانزده سال داشت. جشن ازدواجشان در تالار نیویورک برگزار شد و آریل از منزل پدریاش در هارلم تا آنجا اسکیت کرد. این زوج گرانقدر صاحب دختری به نام اثل شدند و بعدها پسری را به فرزندی قبول کردند به نام لوییز. ویل و آریل دورانت در سال ۱۹۶۸ برای جلد دهم مجموعه پربار تاریخ تمدن به نام روسو و انقلاب جایزه پولیترز را دریافت کردند و در سال ۱۹۷۷ نیز مدال آزادی ریاست جمهوری توسط جرالد فورد به آن ها تعلق گرفت و آریل دورانت بانوی سال در لسآنجلس شد. این دو انسان بلند مرتبه و دانشمند به فاصله دو هفته از یکدیگر در نوامبر ۱۹۸۱، در لوس آنجلس درگذشتند.
آثار ویل و آریل دورانت مجموعه یازده جلدی تاریخ تمدن: همواره از پرفروشترین کتابهای جهان بوده و هنوز هم این گونه است. جلد دهم کتابش، روسو و انقلاب، در سال ۱۹۶۸ جایزه ادبی " پولیتزر " را دریافت کرد
درباره این سایت